به فردی که توان انجام فرآیندهای زیر را به طور دقیق و کامل در سیستم کاری خود بداند و بتواند در سازمان انجام بدهد.
برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت، کنترل، استخدام و آموزش، رهبری را داشته باشد. (POSDCORB)
نکته حائز اهمیت و قابل ذکر که می توان گفت مدیریت با رهبری تفاوت دارد. بنابراین یک مدیر الزاماً یک رهبر نمی تواند باشد. ولی یک رهبر می تواند یک مدیر باشد. رهبری ذاتی فرد می باشد که طبق آمار بدست آمده از هر ۱۰نفر فقط یک نفر می تواند رهبر خوبی باشد که توان مدیریت امور را دارا می باشد.
به عقیده بسیاری از متخصصان حوزه علوم مدیریتی شروع رسمی فعّالیت یک سازمان،اداره و نهاد نوپا را پیدایش یا تولد سازمان می نامند. پیدایش (تولد) سازمان از زمان شروع فعالیت اقتصادی که منجر به عامل درآمد زایی و موفقیت افراد حاضر بر اثر اجرایی نمودن ایده ها و اهداف صاحب یا سهام داران از پیش تعیین شده گردد.
به مرحله اوج رسیدن یا خودشکوفایی یک سازمان، اداره و نهاد، رشد (صعود) سازمان گفته میشود. در این مرحله سازمان، اداره و نهاد مربوطه ضمن عملی نمودن اهداف و ایده های اولیه خود شروع به پوست اندازی مجدد می نماید که در سطح کلان (کشوری و خارج کشور) در نزد مخاطبان خود شناخته شود. ایجاد و تأسیس شعبات در این مرحله صورت می گیرد.
در این مرحله که مرحله پایانی عمر یک سازمان، اداره و نهاد می باشد و سازمان به سمت انحلال و نابودی پیش می رود. این مرحله در نتیجه وجود معضلات و مسائل موجود در سازمان ها و ادارات که در صورت عدم حل به موقع و سریع، تبدیل به مشکل لاینحل می شود بوجود می آید.
معضلات و مسائل موجود در سازمان ها و ادارات:
یکی از مواردی که مدیران در سازمان ها و ادارات می بایست بدان توجه نمایند معضلات و مسائل موجود در سازمان ها و ادارات می باشد. معضلات و مسائل که در صورت عدم توجه، تبدیل به مشکل شده و قطعاً می تواند گریبانگیر سازمان شده و در جهت انحلال و روبه زوال شدن سازمان مؤثر بیافتد.
عدم توان در خریداری مواد اولیه و وسایل مورد استفاده، ناتوانی در پرداخت حقوق کارکنان و غیره در اثر کمبود بوجه سازمان و وجود تورم اقتصادی در کشور مورد فعالیت می تواند در صورت عدم حل توسط مدیران سازمان تبدیل به مشکل جدی و بزرگ شده و سازمان را به سمت زوال(مرگ) بروند.
نبود نیروی کار متخصص و کافی، عدم آموزش مناسب پرسنل، پایین بودن سطح تحصیلات پرسنل و موارد مشابه به آن، در صورت حل نشدن می تواند همانند عامل اقتصادی به نوعی در پیشروی سازمان به سمت انحلال و زوال(مرگ) سوق بخشد.
مشکلات قومیت، عدم برابری بین افراد به لحاظ تبعیض فرهنگی و جنسیتی و موارد نظیر می تواند بین کارکنان و مدیران شکاف طبقاتی ایجاد کرده . در صورت عدم حل به موقع آن و بر خلاف عامل اقتصادی و اجتماعی می تواند به طور نامحسوس در نابودی سازمان مؤثر واقع گردد.
ابتلا به بیماری واگیردار و نقض عضو در نتیجه عدم رعایت مسائل بهداشت و ایمنی توسط کارکنان شاغل در سازمان خود می تواند بعنوان یک معضل و مسئله در سازمان مطرح گردد. در صورت عدم حل به موقع آن توسط مدیران سازمان، این مورد همانند موارد یاد شده در بالا می تواند تبدیل به مشکل جدی و بزرگ شده و ضرر مالی و جانی سازمان را تهدید نماید و منجر به تعطیلی سازمان گردد.
عدم رعایت مسائل محیط زیست از قبیل جداسازی زباله و نحوه دفع صحیح آنان در سطل زباله مخصوص درب دار، افزایش تولید گازهای گلخانه ای و آلاینده های غیرمجاز که به حیات زمین و سایر موجودات آسیب جدی وارد نماید. عامل زیست محیطی بر خلاف موارد ذکر شده باعث زوال(مرگ) سازمان نمی شود. امّا می تواند در روند کاری و رشد سازمان اختلال وارد نماید.
صادق ثقفی اصل
مدرس رسمی سازمان فنی و حرفه ای
رشته مدیریت هتلداری
۳۱تیر۱۴۰۰